خبرگزاري آمريکائي يونايتد پرس گزارش ميدهد، پنجشنبه دوازدهم سپتامبر ۲۰۰۲ مصادف با ۲۱ شهريور ۱۳۸۱، يک روز پس از اولين سالگرد حادثۀ ۱۱ سپتامبر، "بنيامين نتانياهو" از رهبران رژيم صهيونيستي، با استفاده از احساسات پريشان مردم، طي يک سخنراني در "کميتۀ اصلاحات کاخ سفيد"، از ايالات متحدۀ آمريکا، دو موضوع را درخواست ميکند.
اول، حمله به ايران، دوم حمله به عراق، طرح نتانياهو در حمله به ايران بر خلاف حمله به عراق، نه از نوع نظامي، که از نوع تلويزيوني است. چند ماه بعد، آمريکا با سر و صداي بسيار عراق را اشغال ميکند. اما حمله به ايران با سکوت صورت ميپذيرد.
او می داند که ایرانیان غیور و وطن پرست هستند بنابراین حمله به ایران را با تاکتیکی دیگر آغاز می کند.
آن روز، نتانياهو دو مدل سريال پيشنهاد کرد که در آن، خانواده مرز ندارد و ديوارهاي حريم خصوصي با هوس آني ويران ميشود. از آن روز زحمت زيادي کشيده شد تا مردم تمدن "پارس" حيا و غيرت خود را از دست داده و ديگر آمادۀ تربيت فرزنداني نباشند که غيورانه و سرسخت، مقابل اتحاد قريب به ۴۰ کشور دنيا ايستادگي کنند.
بعد از گذشت حدود 7 سال از آن اتفاق، امروز "رابرت مرداک"، دوست نتانياهو، يک سالي است که به تاسيس تلويزيوني اقدام کرده که بهعنوان روشنترين شاخص، مرز خانواده در آن مفقود است.
فارسيوان، امروز خانوادههاي ايراني را به چالش ميطلبد و او را به سختترين جنگ تاريخي خير و شر آن هم در زير سکوت فرکانسها دعوت می کند.
اين تمدن پارسي با شأن مطهر اهلبيتياش، نياز به دفاع تمام قد با تمام اجزاء خود دارد. دفاعي که نه فقط تک تک افراد، که هويت خانوادهها و اصالت تمدن را به ياري ميطلبد، که يک دولت و دو دولت و يک حکومت و يک سيستم نيز، براي دفاع کافي نيست.
مبادي قدرت ايران در مقابل، به جنگ فرکانسها، پرداخته است تا تمدن خود را در مقابل اين ارادههاي پليد، حفظ کند. اين نبرد مبارکي است؛ نبردي که حامل پيام دفاع به همۀ ايرانيانياست که به اصالت خانواده و به آينده، ايمان دارند؛ از هر دين و ايمان. اين صداي دفاع، همه را به ياري ميطلبد. صداي دفاع از انسان، دفاع از خانواده. دفاع از اصالت و تمدن.
در هفتۀ گذشته تلويزيون فارسيوان، بارها مجبور به تعويض ترانسپاندر و فرکانس خود شده و دوباره در مصاف با قواي تکنولوژيک و سايبر جمهوري اسلامي ايران، مجبور به تغيير موضع شده است.
در اين ميان اما وظيفۀ تک تک خانوادهها در پاکيزه ساختن نهاد خانواده، مهمترين عنصر دفاع است. پاکيزگياي که حفظ آن، همۀ خانوادهها و طرز زندگي آنان را به چالش ميطلبد و در اين جنگ، از نانحلال تا روش نگاه، مؤثر است و پيروز آن است که قدم به قدم، با قيد بندگي خداوند پيش رود.
نه فقط نظاميان، که هر زن و مرد و پير و جوان از اعضاي اين جامعه، "رزمنده" به حساب ميآيند و چه ناگوار خواهد بود که خود را در اين موقعيت حربي نيابند و تيرها و ترکشهاي دشمن، عقل و هوش و روح آنان را ببرد بدون آنکه به درمان احتياج پيدا کنند و اين علت حساسيت و سختي مضاعف اين جنگ نسبت به جنگ کلاسيک با سرنيزه و نارنجک است. جنگ سايه در سکوت و اغوا.